چگونه در مقابل حرف زور بایستیم
اصولا در اطرافمان با افرادی سروکار داریم که خشن هستند و دائماً حرف زور به ما می زنند در این مواقع باید خیلی با دقت و با سیاست رفتار کنیم چرا که اگر از ما رفتار ناشایست سر بزند ما هم با طرف زورگو فرقی نخواهیم داشت و دو طرف مان درگیر رفتار ناشایست می شویم و ممکن است به جر و بحث های بالا و حتی زد و خورد ختم شود؛ در ارتباطات خیلی مهم است که چگونه بتوانیم یک رابطه موثر با افراد برقرار کنیم در این مواقع کسی که خشن است و رفتار زورگویانه دارد روش های مختلفی برای برخورد با این موضوع میتوان پیدا کرد اما اینکه ما چگونه با او رفتار کنیم در تنظیم رفتارهای بعدی او نسبت به ما خیلی موثر است پس باید دقت کنیم که چگونه برخورد کردن ما خیلی در ادامه رابطه مهم می باشد.
با افراد زورگو چگونه برخورد کنیم
سه نوع رفتار در برابر زورگوها
۱ – وقتی با افراد زورگو صحبت میکنیم و عصبانی می شوند میخواهند حرفی را به زور به ما تحمیل کنند اینجاست که بایستی بدانیم با چه ادبیاتی با او صحبت کنیم بهتر است؛ نکته بسیار مهم در برابر این افراد این است که اگر در برابر این آدم ها سکوت کنیم و حرفشان را در دل نگه داریم اصولاً آنها سکوت را علامت راضی بودن ما از برخوردشان برداشت میکنند و فکر میکنند که چون در برابر شان سکوت کردیم یعنی از رفتار آنها خیلی ناراحت نشدیم و تقریباً رضایت داریم ، لازم است که عکس العمل مناسبی در این مواقع نشان دهیم اولین نکته این است ، به جای این که به او بگوییم “اصلا خوشم نمی آید که با من این گونه صحبت کنی” یا اینکه ” من نمی خواهم تو با من اینگونه رفتار کنی” بهتر است نحوه بیانمان را تغییر دهیم، وقتی در ابتدای صحبت کردن از کلمه من استفاده میکنیم ممکن است جریحهدار تر شود و نسبت به ما خشمش بیشتر شود چرا که اینگونه افراد اصولاً از غرور کاذبی برخوردار هستند و وقتی کسی در برابر شان از کلمه من استفاده می کند آنها را شاد نمیکند بلکه حس بدتری به آنها القا میشود و همین حس بد ممکن است به رفتارهای نامناسب تری منجر شود, حال راهکار چیست؟ در این مواقع بهتر است که به جای کلمه من از کلمه تو استفاده کنیم به عنوان مثال باید به او بگویم: ” تو باید با من محترمانه حرف بزنی” یا ” تو باید احترام من را نگه داری” وقتی به طرف مقابلمان تو یا شما خطاب کنیم یعنی اینکه داریم به او یک بهای مودبانه میدهیم و از طرفی درخواست ما مثل یک تقاضا می باشد که قطعاً به تقاضای ما فکر خواهد کرد ، پس به جای من از کلمه تو استفاده هنگام درخواست استفاده کنیم.
۲ – مورد دوم درباره نحوه برخورد با افراد خشن و زورگو این است که می بایست برای آنها تعیین حد و حدود انجام دهیم، تعیین حد و حدود یعنی اینکه اگر با کسی وارد مشاجره می شویم یعنی زمانی که مشاجره از ناحیه او شروع می شود به او بگوییم : “لطفاً مکان را ترک کن تا آرام تر شوی و دوباره برگردی” یا این که “از دفعه بعدی شاهد چنین صحبتهایی نباشم وگرنه که در کنارت نمی مانم و منزل را ترک می کنم تا این برخوردت اصلاح شود” البته هرکسی خودش میداند که چگونه میتواند حد و حدود رابطه و زندگی خودش را با طرف مقابلش تعریف کند این حد و حدود باعث میشود که بی احترامی بیش از حد بین دو طرف پیش نیاید. ساموئل باتلر می گوید : “همیشه سعی کن دوستی ات را مرمت کنی” اگر به دنبال این باشیم که کلا همه چیز را از بین ببریم و پل های پشت سرمان را خراب کنیم باعث میشود برگشت ما برای زندگی دوباره یا دوستی دوباره خیلی راحت و آسوده صورت نگیرد ، بنابراین بهتر است که با حد و حدود مودبانه ای با یکدیگر صحبت کنیم و برای هم مرزبندی داشته باشیم. گاهی شاهد این موارد در اطرافمان هستیم سال هاا پیش دوستی داشتم که هر وقت با همسرش مشاجره می کردند قهر می کرد و به خانه مادرش می رفت و هر بار می گفت هر حرف زشتی که می شد به همسر و خانواده همسرم زدم و می خوام جدا شوم در صورتیکه بعدد از مدتی دوباره به زندگی مشترکش برمی گشت و تقریبا برای خودش هیچ احترامی باقی نگذاشته بود ، پس بهتر است تمام پل های پشت سرمان را خراب نکنیم.
۳ – مورد سوم این است که اگر ما درگیری ذهنی با افراد زورگو یا نفرت انگیز در ذهنمان داشته باشیم باعث میشود که دائماً درگیر آن فرد زورگو، خشن و نفرت انگیز باشیم و وقتی به هر جا مراجعه میکنیم ناخودآگاه میخواهیم از او و رفتارهای منفی فرد مقابلمان صحبت کنیم ، وقتی انبوهی از بار منفی را در ذهنمان با خودمان حمل میکنیم ، به این سو و آن سو می بریم و به دیگران منتقل میکنیم ، خودمان هم تبدیل به یک فرد نفرتانگیز می شویم چرا که بارهای منفی فرد مقابل را با ذهنیت مان حمل می کنیم؛ یکی از دوستانم که سراسر کینه و خشونت بود متاسفانه با یکی از اقوام همسرش ارتباط خوبی نداشت و همیشه از آنها کینه به دل داشت و به قدری از آنها نفرت داشت که در کلامش قطعاً همه جا به صورت منفی از آن طرف یاد میکرد و این باعث میشد که جو مجلس هایی که حضور داشت همیشه به سمت حرفههای منفی و غیبت پیش برود، بنابراین لازم است که حد و حدود تعیین کنیم و ذهنمان را از این گونه افراد خالی کنیم؛ یکی از راهکارهای خالی کردن ذهن از این گونه افراد این است که حرف هایی که برای ما سنگین تمام شده در یک دفترچه یا در یک کاغذ بنویسیم و آن کاغذ را پاره کنیم و دور بیندازیم این باعث می شود که ذهن ما تخلیه شود و بار منفی ذهن ما نیز کاهش یابد پس در یک ارتباط موثر لازم است فکر مثبت و ذهن مثبتی داشته باشیم تا بتوانیم آن را به دیگران نیز منتقل کنیم ؛ دوستی های مثبت، ارتباطات مثبت حاصل افکار مثبت می باشند و هر آنچه که در درون ما می گذرد به بیرون ما ساطع می شود.
گاندی می گوید : “عدم کنترل احساسات درست مانند هدایت کشتی است که به محض اولین برخورد با تخته سنگ قطعه قطعه می شود” این جمله بسیار قابل تامل است، اگر ما نتوانیم احساساتمان را خودمان کنترل و هدایت کنیم احساساتمان در برابر هر گونه برخوردی از کمترین تا بیشترین باعث بهم ریختگی افکار ما ، ذهن ما و روح ما می شود پس برای اینکه از این قطعه شدن تخته سنگ عصبانیت جلوگیری کنیم باید بتوانیم احساسات خودمان را کنترل کنیم ؛ گاهی اوقات پیاده روی های طولانی، نوشیدن آب، هم صحبتی با افرادی که دارای منش و فکر مثبت هستند یا تغییر موقعیت هنگام عصبانیت میتواند ما را در کنترل خشونت کمک و یاری کند، امیدوارم که بتوانیم بر روی احساسات مان به اندازه کافی کنترل داشته باشیم.
جمع بندی:
در جمع بندی میتوانیم بگوییم که در برابر رفتار افراد زورگو باید سه نکته را رعایت کنیم:
۱ – هنگام صحبت کردن به جای اینکه از ضمیر من استفاده کنیم از ضمیر تو استفاده کنیم
۲ – برای فرد زورگو تعیین حدود کنیم
۳ – عدم درگیری ذهنی با فرد زورگو یا نفرتانگیز داشته باشیم .